Saturday, March 24



دلت ميخواست چشمات چه رنگي باشه ؟ آبي؟ سبز؟ سياه؟
خيلي فرقي به حال تو نميكنه. چون تو كه خودتو نميبيني , بقيه ميخوان ببيننت
من بچه بودم دلم ميخواست چشام قهوه ايه روشن باشه, كه وقتي آفتاب بيفته توش خوشگل بشه , مثله چشم سبزا بشم
آدماي چشم سبزو خيلي دوست داشتم , يه حالت مقدس برام داشتن
بعدن كه بزرگتر شدم يه روز كه آفتاب از پنجره زده بود تو اتاقم رفتم جولوي آيينه. چشام سبز نبود ولي همون قهوه اي روشني كه هميشه دلم ميخواست بود
تاحالا شمردي كه چند تا از آرزوهاي كوچيك ومسخره ي بچهگي هات برآورده شده ولي ديگه هيچكدوم برات مهم نيس؟
شايد ده پونزده سال ديگه هم به آرزوهاي آلانت بخندي
اين عكسه منه چشم سبزه


5 comments:

Unknown said...

بنفشه جان بعدن غلطه باید بنویسی بعدا!!!

Baner said...

che farghi mikone hala aghaye Amir? (ke nemidunam ki hasti)

Unknown said...

خانوم این چه مدل برخورد با ارباب رجوعه آخه؟ گناه دارم منا!تو روحیم تاثیر منفی گذاشت! من از دستتون به سازمان ملل شکایت می کنم! میدم بچه ها رو دیوار خونتون بزرگ بنویسن "بعدن!" تا هرکی رد میشه ببینه! تازه برای اونایی که فارسی بلد نیستن میدم بزرگ بنویسن
"LateM!"
تا حتی اون خارجی های زبون بسته!هم بهت بخندن!(حال کردی کولی بازیو؟

Baner said...

ohoh kheili khob dorostesh mikonam, hala shoma kota bia aghaye amiri ke nemidunam ki hasti!
:)

Unknown said...

ما اوچتیم آبجی!شوما هرجوری دلت میخواد بینویس!کی جرات داره به شوما ایراد بیگیره!