.
من ديگر هيچوقت صندل هاي سفيدم را بپا نمي كنم
آن كفش ها مرا از تو دور مي كنند.
من ديگر هيچوقت صندل هاي سياهم را بپا نمي كنم
آن كفش ها صداقت مرا بر همگان عيان مي سازند.
من ديگر هيچوقت كتاني هاي خاكستري ام را بپا نمي كنم
آن كفش ها نشاط مرا رنجيده خاطر مي كنند.
من ديگر هيچوقت كتاني هاي سفيدم را بپا نمي كنم
آن كفش ها اصالت مرا به تمسخر مي گيرند.
من پابرهنه به دنيا آمدم
پاهاي من به كفش عادت ندارند
من ديگر هيچوقت كفش نمي پوشم ...
من
من ديگر هيچوقت صندل هاي سفيدم را بپا نمي كنم
آن كفش ها مرا از تو دور مي كنند.
من ديگر هيچوقت صندل هاي سياهم را بپا نمي كنم
آن كفش ها صداقت مرا بر همگان عيان مي سازند.
من ديگر هيچوقت كتاني هاي خاكستري ام را بپا نمي كنم
آن كفش ها نشاط مرا رنجيده خاطر مي كنند.
من ديگر هيچوقت كتاني هاي سفيدم را بپا نمي كنم
آن كفش ها اصالت مرا به تمسخر مي گيرند.
من پابرهنه به دنيا آمدم
پاهاي من به كفش عادت ندارند
من ديگر هيچوقت كفش نمي پوشم ...
من
No comments:
Post a Comment