Thursday, October 30

همش اتفاق‌های بد بد میفته
هی‌ مریض میشم، کلی‌ درس و مشق دارم ولی‌ حوصله و انرژی ندارم
بعد لامپ اتاقم سوخته اینجا تاریک شده هوای بیرونم که اینقدر مزخرفه که نمی‌خوام پامو از خونه بذارم بیرون
هی‌ حوصلم سر میره.. همچی‌ دیگه تکراری و لوس شده
تنها یک نفری که دلم می‌خواد تو این شلوغی براش وقت بذارم برای من وقت نداره
و از همه بدتر: باز من دو روز رفتم مسافرت گلدونم داره خشک می‌شه
خلاصه اصلا اعصاب ندارم.. هیچی‌ حال نمیده
با همه قهرم

4 comments:

Anonymous said...

to cheghadr ghor mizani,loos

Anonymous said...

anonymous #2 said...

this is funny :)

Keivan (pronounce K-vaan) said...

So who is this guy who doesn't have time for you? Mikoshamesh!

Baner said...

hello kivi.. or may I say the Berliner :)